آسیب شناسی جایگاه مدیریت در کشور

با نگاهی به مصرف انرژی در ایران و جهان مشاهده می نماییم که به چه میزان، صرفه جویی های انرژی و سرمایه گذاریهای کاهش دهنده مصرف انرژی را جدی گرفته ایم. یقینا و با تاسف بسیار، محاکم قضایی کشور بارها اثبات نموده اند که هستند مدیرانی که شفافیت و دلسوزی متخصصان را مانعی در مسیر چپاول منافع عمومی و بیت المال می دانند و از شفافیت و پاسخگویی گریزانند. سرمایه گذاری متوازن در توسعه میادین نفت و گاز که وزیر محترم قبلی نفت دنبال می کردند صحیح است یا سرمایه گذاری مبتنی بر اولویت توسعه میادین که وزیر محترم فعلی نفت دنبال می نمایند؟ آنچنانکه خوانندگان محترم این سطور استحضار وافی دارند، آن است که بحث پیرامون توسعه مدیریتی کشور بسیار پیچیده و مفصل است که در این مجال کوتاه صرفا طرح بحثی اجمالی و کلی صورت پذیرفت. واقعیت این است که هر جا که اقدامی صحیح و مبتنی بر منافع ملی در کشور عزیزمان را شاهد بوده ایم، بدون تردید، نقش مدیران کارآمد در استفاده از تجارب و فرصتهای محیطی داخلی و بین المللی برجسته و محسوس بوده است. مدیران ما در بخش صنعت نفت از قبل تا کنون باید توضیح دهند که بالاخره سوآپ نفتی برای ایجاد ارزش افزوده ملی لازم و ضروری است یا آنچنانکه برخی از مسوولان دولت گذشته بیان فرموده اند، شوآپی بیش نیست و باید قرارداد یا قراردادهای منعقده را کان لم یکن فرض نموده، در برابر تعهدات قراردادی کم توجه و هزینه های آن از جیب ملت و نظام پرداخت نمود؟

پرواضح است توجه وافر به این بخش میتواند شکاف جامعه محلی و سنتی با بخش صنعتی را از طریق پرورش کارگران فنی و ماهر پر کند و زمینه کاهش نابرابری درآمدی و حتی رفع مشکل نبود بهرهوری نیروی انسانی مازاد شرکتهای بزرگ را فراهم کند. کمبود بنزن و پروپیلن در کشور و منطقه کاملاً محسوس است و افزایش تولید اتیلن با توجه به طرحهای بالادستی گاز میتواند توسعه زنجیره اتیلن را در دستور کار سیاستگذاری صنعت پتروشیمی قرار دهد. وجود روحیه بازرگانی در جایی که سکان به دست بخش خصوصی است و قانون کسب و کار اقتصادی حکمفرماست، قابل دفاع است؛ با این مرز تحدیدگر که منافع و خیر عمومی مخدوش نگردد که رسالت حصول اطمینان از این راهبرد، بر عهده بخش حکمرانی و دولتداری است؛ اما اگر مدیران حکومتی و دولتی، منافع شرکتها و نهادهای خصوصی خود و یا وابستگانشان را بر منافع عموم مردم ارجح بدانند، سرآغاز انحراف مدیریت اقتصادی و سیاسی کشور است. در این خصوص مقرراتزدایی به مفهوم حذف ضوابط و مقررات زائد و ایجاد ضوابط و مقررات کارا در بستر سازمانی و نهادی مناسب و ضروری بسیار اهمیت دارد، البته توسعه اقتصادی منطقه بدون ایجاد حداقلهای زیرساختی و زیربنایی محقق نمیشود که این مهم بهطور جد در دستور کار سازمان قرار دارد، البته که تا وضع مطلوب راه زیادی در پیش است و رضایتمندی سرمایهگذاران در منطقه انگیزه همکاران این مدیریت را در ارائه خدمات بهتر مضاعف خواهد کرد.

حدود ۶۰ درصد درآمدهای سازمان از محل تعرفه خدمات عمومی شناسایی میشود. تحلیلگران مدیریتی کشور و خاصه دانشگاهیان و روسا و اساتید دانشکده های مدیریت کشور در کجای فرایندهای توسعه مدیریتی محل اعراب عملیاتی و اجرایی خود را مشخص کرده و تعین بخشیده اند؟ معافیت از پرداخت حقوق ورودی کالاهای تولید یا پردازششده در منطقه به نسبتی که مشخص شده است از جمله دیگر معافیتهای قانونی برای فعالان اقتصادی منطقه ویژه است. توسعه صنایع پتروشیمی برای ایجاد ارزش افزوده بیشتر از ذخیره گازی پارس جنوبی یکی دیگر از اهداف بنیادین استقرار منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس قلمداد میشود. از این رو تدوین راهبرد توسعه صنایع کوچک و متوسط و تکمیل زنجیره ارزش بهویژه در منطقه پارس یک با هدف گسترش توسعه صنعتی متوازن و خلق ارزش افزوده و مهمتر از همه ایجاد اشتغال از مهمترین تصمیمها و برنامهریزیهای پیش روی سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس است. وی حلقه مفقوده سرمایهگذاری در منطقه را نبود راهبرد مشخص در زمینه توسعه صنعتی از طریق سرمایهگذاری خرد در بخش صنایع کوچک و متوسط بهویژه زنجیره صنایع تکمیلی در منطقه دانست و اعلام کرد: پرواضح است توجه وافر به این بخش میتواند شکاف جامعه محلی و سنتی با بخش صنعتی را از طریق پرورش کارگران فنی و ماهر پر کند و زمینه کاهش نابرابری درآمدی و حتی رفع مشکل نبود بهرهوری نیروی انسانی مازاد شرکتهای بزرگ را فراهم کند.

از این بحث بگذریم، در سال ۱۴۰۰ نسبت به پارسال چه مقدار مجوزهای سرمایهگذاری در منطقه صادر شده است؟ خسرو افروزه در گفتوگویی با شانا با تبیین مهمترین مأموریتها و اهداف معاونت برنامهریزی و توسعه اقتصادی سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس بیان کرد: منطقه پارس جنوبی یا به تعبیری هاب انرژی کشور با وجود پالایشگاههای عظیم گازی و طرحها و صنایع پتروشیمی در مقیاس جهانی، مرکز توجه سرمایهگذاران داخلی و خارجی بوده که این عظمت صنعتی حاصل سرمایهگذاریهای کلان دولتهای مختلف و بخش خصوصی در این منطقه است. سرمایهگذاری در منطقه ویژه پارس چه مزیتهایی دارد؟ مأموریت اصلی مدیریت توسعه اقتصادی و سرمایهگذاری منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس چیست و فکر میکنید این مدیریت تا چه اندازه در تحقق مأموریتهای محوله موفق بوده است؟ در قانون تشکیل و اداره مناطق ویژه اقتصادی پارهای معافیتهای قانونی در نظر گرفته شده است. چه مقدار سرمایهگذاری در منطقه ویژه پارس در سالهای ۹۹ و ۱۴۰۰ انجام شده است؟ وجود مقدار فراوان گاز مایع (الپیجی) در منطقه و میعانات گازی مزیتهای نسبی دیگری برای راهاندازی طرحهای سرمایهگذاری وابسته به این محصولات است. بدیهی است ایجاد زنجیره متانول بر اساس فناوری روز دنیا میتواند یکی از زمینههای توسعه زنجیره محصولات پتروشیمی در منطقه باشد.

سبب شده است به نحو مطلوب برآورده نشوند. با توجه به اهمیت جایگاه منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس در ایجاد ارزش افزوده استان و کشور ضروری است تعاملات بیشتری بهویژه در مسائل سیاستگذاری توسعه میان نهادهای متولی در استان با سازمان منطقه ویژه انجام شود. در مقایسه با کشورهایی همچون قبرس و یا ترکیه که از نقطه نظر قابلیتها و مزیتهای راهبردی و اقلیمی قابلیت قیاس با ایران را ندارند، در ایجاد ارزش افزوده اقتصادی، فرهنگی و سیاسی مبتنی بر صنایع غیرنفتی همچون صنعت توریسم، موفق عمل نموده ایم؟ از این منظر وظایف مدیریت توسعه اقتصادی و سرمایهگذاری اهداف آن اصالت سازمانی و راهبردی دارد از این رو اساساً مدیریت توسعه اقتصادی و سرمایهگذاری در بحث درآمدزایی نقشی بنیادین و غیرمستقیم ایفا میکند، اما در برههای بهدلیل جدید بودن تعرفه خدمات عمومی مسئولیت وصول این درآمدها بهدلیل ارتباطات گسترده مدیریت توسعه اقتصادی و جذب سرمایه به آن واگذار شد، البته در ساختار جدید واحد مستقلی با عنوان درآمدها ایجاد شده است که بهزودی وظیفه پیگیری و وصول درآمدهای تعرفه خدمات عمومی به آن واحد واگذار خواهد شد. وزن بالای تعرفه خدمات عمومی بهدلیل توسعه نیافتن دیگر بخشهای درآمدی در سازمان است، از این رو گسترش درآمدهای فعال سازمان در دستور کار واحد درآمدزایی قرار خواهد گرفت.

انصاف آن است که جدای از نقدهای جدی که به برخی از عملکرد قوه قضاییه همچون بسیاری از نهادهای مدیریتی کشور وارد جلوه می نماید، از برخورد بیطرفانه آن دستگاه با فساد، حمایت جدی و معنادار نمود. تحرک جدی قوه قضاییه در برخورد با مدیران و مسوولان مفسدی که دادگاه صالحه فساد آنها را محرز دانسته و حکم قطعی صادر نموده است، بسیار امیدوار کننده و نوید بخش است. در این رویکرد، مدیریت شانی کمتر از سایر حرفه ها همچون کفاشی، عطاری یا جراحی دارد که در آنها باید سالها استاد شاگردی کرد و به مکتب رفت و خط نوشت و در چنین جوامعی است که همه به اصطلاح اهل بخیه هستند. ظرفیت اسمی برنامهریزیشده نیز برای ۲۴ فاز پالایشگاهی معادل ۸۰۰ میلیون مترمکعب گاز طبیعی (متان) در روز بوده که رقمی معادل ۷۰۰ میلیون مترمکعب محقق شده است، از این رو میتوان بهطور نسبی سازمان را در انجام مأموریت خود مبنی بر تسهیل فرآیند سرمایهگذاری صنایع بالادستی و پشتیبانی از آنها در بیش از دو دهه موفق دانست. بر اساس اطلاعات سال ۱۴۰۰، کل ظرفیت اسمی برنامهریزیشده در افق توسعه صنایع پتروشیمی بالادستی و میاندستی در منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس (سال ۱۴۰۴)، ۶۰ میلیون تن در سال است که از این مقدار تقریباً ظرفیتی معادل ۳۲ میلیون تن در سال محقق شده است.

وضع زیرساختهای منطقه را برای جذب سرمایهگذاری در منطقه چگونه ارزیابی میکنید و چه تدابیری برای رفع برخی کمبودها اتخاذ شده است؟ منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس از منظر زیرساختهای ایجادشده در آن شامل تأسیسات بندری، فرودگاهی، بزرگراهها و جادههای دسترسی، همچنین سرمایهگذاریهای انجامشده در حوزه انرژی، گاز و پتروشیمی با دیگر مناطق مشابه قابلمقایسه نیست و این مزیت ویژه منطقه است که نظر سرمایهگذاران (خارجی و داخلی) را معطوف به این منطقه میکند، البته این مهم که توسعه پایدار منطقه نیاز به توسعه زیرساختهای لازم متناسب با نوع سرمایهگذاریها و درخواستهای متقاضیان سرمایهگذاری دارد بر کسی پوشیده نیست و سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس همسو با وظایف و مسئولیت خود در سالهای گذشته بهطور مستمر با تأمین منابع مالی و اعتبار لازم زیرساختهای موردنیاز منطقه را ایجاد کرده است. وجود زیرساختهای مناسب و کافی، دسترسی به آبهای بینالمللی از طریق بنادر احداثشده، وجود فرودگاه بینالمللی، ماشینآلات و تجهیزات، نیروهای جوان و متخصص در مقایسه با دیگر نواحی و مناطق ویژگی و مزیت خاصی را به این منطقه داده که مورد نظر سرمایهگذاران بهویژه در حوزه صنایع بالادست و پاییندست پتروشیمی قرار گرفته است. آیا دکترین دفاع ملی کشور به نحوی تعریف گردیده است که بتواند به توازنی دست یابد که در عین دفاع از منافع راهبردی کشور و پایبندی به قوانین و کنوانسیونهای بین المللی، هزینه های مترتبه اقتصادی، سیاسی، بین المللی، اجتماعی و امنیتی را برآورد و با استراتژیهای مشخص، حداکثر کاهش هزینه ها را میسر نماید؟

در سطح سیاسی نیز به نظر می رسد نه احزاب جدی و استخوان داری داشته باشیم که با کادرسازی مدیریتی و سیاست آگاهی بخش به بدنه جامعه، مسیر توسعه مدیریتی کشور را هموارتر سازند و نه اینکه فکر جدی و برنامه محوری برای توسعه و پوست اندازی مدیریتی در کشوری کرده ایم که سی و هفت سال از عمر انقلاب کم نظیرش را تجربه نموده است. اگر مدل- محور حرکت شده است، چرا تغییرات رادیکال در این بخش را گاه و بیگاه شاهد بوده ایم؟ نفت ما ، بر اساس تحقیقات متعدد انجام شده در سطح بین المللی در زمینه نقش عوامل گوناگون در تحقق توسعه یافتگی، اگر عنصر “مدیریت” را تنها عامل استراتژیک ندانیم، قطعا یکی از عوامل موثر در این فرایند است. بدیهی است تحریمهای ظالمانه علیه کشور ایران یکی از چالشهای منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس در بحث سرمایهگذاری مستقیم خارجی و تأمین مالی بینالمللی طرحهای سرمایهگذاری است.

از دیدگاه کلی جذب طرحهای سرمایهگذاری سبب ایجاد جریان سرمایه به داخل سایت businesset منطقه میشود. از دیدگاه مدیریتی، به نظر اینجانب چنین به نظر می رسد که ضعفها و دستاوردهای مدیریتی دولتهای نهم و دهم در کمتر نوشته بیطرف و فنی ارزیابی گردیده باشد و تجربه گذشته ما در جابجاییهای قدرت در قوه مجریه نیز نشان از آن داشته است که دولت جدید نیز از چنین ارزیابی ها و قضاوتهایی در امان نمانده و نباشد؛ چرا که اساسا “ساختار فرهنگ مدیریتی کشور” معیوب و ناتوان از پرداختن به موانع و درسهای آموخته شده در تحقق اهداف فراجناحی و غیرحزبی و در چارچوب منافع استراتژیک کشور بوده است. نوید آنکه هیچ مدیری خاصه در نظام حکمرانی و خدمت رسانی عمومی کشور از ارزیابی و دقت نظر مسوولان ناظر در امان نیست و نخواهد بود. سوم و آخر آنکه مدیریت در برخی از کشورها همچون کشور عزیزمان چندان جدی نیست چون اراده برای توسعه ملی مبتنی بر تجارب مدیریتی کشورهای همتراز و یا فراتراز کافی نبوده است. نخست آنکه در بسیاری از کشورها، مدیریت علم نیست بلکه هنری است که همه از آن بهره کافی داشته و غریزتا به نحو احسن آن را به نمایش می گذارند.

برخی از تصمیماتی که گاه در عرصه مدیریت کلان کشور شاهد آن هستیم، اثراتی راهبردی و درازمدت را بر فرایند توسعه ملی ایران بر جای گذارده و خواهند گذاشت. در سال ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ اقتصاد ایران شاهد نوسانات متنوع در متغیرهای کلان اقتصادی بهویژه نرخ ارز بود. جایگاه ایران در میان کشورهایی که از بالاترین نرخ ماندگاری نیروی متخصص و سرمایه انسانی خود برخوردارند چیست؟ نتیجه بیش از ۸۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری دولتهای جمهوری اسلامی ایران در پارس جنوبی منتج به احداث ۲۳ فاز پالایشگاه گازی در بخش خشکی و دریا شده است که این پالایشگاهها تأمینکننده خوراک بیش از ۴۰ طرح و مجتمع تولیدی پتروشیمی با سرمایهگذاری حدود ۳۰ میلیارد دلاریاند. با توجه به توسعه کامل پالایشگاههای گازی منطقه بهعنوان تأمینکننده خوراک واحدهای پتروشیمی، لزوم توسعه صنایع پاییندست پتروشیمی و واحدهای خدماتدهنده به این صنایع دوچندان شده است. این حجم از سرمایهگذاری بهویژه در بخش صنعت پتروشیمی بهعنوان سودآورترین صنعت کشور و از سوی بخش خصوصی چشمانداز روشنی را برای توسعه و رشد منطقه ترسیم میکند. این حجم از سرمایهگذاری در بخش صنعت پتروشیمی بهعنوان سودآورترین صنعت کشور و از سوی بخش خصوصی چشمانداز روشنی را برای توسعه و رشد منطقه ترسیم میکند. در حوزه سرمایهگذاری داخلی نیز مشکلاتی وجود دارد که نمیتوان بهعنوان چالش لحاظ کرد، از جمله مشکلات زیرساختی و زیربنایی، وجود معارضین در پارهای از اراضی منطقه ویژه، فرآیندهای پذیرش طرحهای سرمایهگذاری، رکود طرحهای سرمایهگذاری خرد در سالهای گذشته و البته نوسانات متغیرهای اقتصاد ملی که بهطور مستقیم به اقتصاد منطقه ویژه وارد میشود.

این یکی از آسیبهایی است که به صورت جدی، نظام مدیریتی کشور ما را نیز تهدید نموده است. بیشترین موارد سرمایهگذاری در منطقه مربوط به کدام بخش است؟ کدام خط کش قابل اعتماد و مقبول متخصصان امر بکار گرفته شده تا با آن، مدیران و مسوولان خادم از خائن به منافع کشور تمایز یابند؟ بر اساس کدام مدل توسعه آموزشی پیشرفته در دنیا به چنین سیاستی دست زده اند؟ دسترسی به مکانیزمهای اخذ تصمیمات ملی، منابع قدرت و منافع گسترده، رانتهایی را بالذات در خود و با خود دارد که اگر رویکرد خدمتگزارانه، شفاف، سالم و پاسخگو در مدیران حاکم باشد، تلاشها و اقدامات سیاستگذارانه، اجرایی و نظارتی، منجر به تحقق خیر عمومی خواهد گردید و اصولا در چنین فضایی است که مبارزه به فساد، احتمال موفقیت بیشتری می یابد. چرا باید در صنعت اتوموبیل سازی، در زمانی که آمارها نشان می دهد که کره جنوبی ، چه از نظر تولید و چه از نظر صادرات، پنجمین اتوموبیل ساز برتر جهان است، چنین کند به پیش رفته و در اوج تحریمها دریابیم که چه صنعت وابسته ای را به نظام مدیریتی کشور و ملت عزیز ایران تحمیل نموده ایم. چگونه باید نگرش، رویکرد وتصمیمات مدیریتی طرفداران توسعه انرژی هسته ای در دولتهای نهم و دهم را با نگرش، رویکرد و تصمیمات مدیریتی دولت یازدهم، مقایسه و صحت آزمایی نمود؟

توسط رابرت کیوساکی

رابرت کیوساکی